هنوز دلایل محکمی از این تصمیم دادستانی عمومی تهران مخابره نشده است. اما با نگاهی به سابقه این چهار نفر حامی نکات مهم، مبهم و پیچیده ای است.
هفته گذشته بود که مدیران ارشد و سردبیران 25 رسانه آمریکایی از جمله خبرگزاری آسوشیتدپرس، سردبیر خبرگزاری رویترز، رئیسبخش جهانی سیانان و سردبیر روزنامه نیویورک تایمز با نوشتن نامه سرگشادهای به جان کری، وزیر خارجه آمریکا خواستار افزایش تلاشها برای آزادی جیسون رضائیان شدند. آنها در این نامه به اشاره به ارتباط میان آمریکا و ایران در راستای اجرای توافق اتمی، تأکید کردهاند آمریکا در حال حاضر از اهرم فشار بر ایران برخوردار است و باید از آن برای آزادی جیسون رضائیان استفاده کنند. در ادامه این نامه همچنین تأکید شده است که ایران باید روزنامهنگاری مستقل را به عنوان "یک رکن اساسی حقوق بشر" به رسمیت شناسد.
جدایی از این مسئله که آیا آزادی این چهار «محکوم و جاسوس» ارتباطی با اجرای برجام دارد یا نه، بررسی سابقه این افراد نشان میدهد، تصمیم گرفته شده تحت شرایط خاص گرفته شده است.
جیسون رضائیان کیست؟
سی و یکم تیرماه سال 93 بود که جیسون رضائیان به همراه همسرش در تهران دستگیر شد. این فرد که به گفته معاون اول قوهقضائیه به اتهام مسائل امنیتی در زندان بود از سوی رسانههای غربی به عنوان خبرنگار روزنامه واشنگتن پست معرفی شد.
با مطالعه پرونده این شخص به نتایج جالبی میرسیم، رضائیان از سال 83 در پوشش خبرنگار نشریه «سانفرانسیسکو کرونیل» مرتباً به ایران تردد میکرد و تلاش داشت در این سفرها شبکه عوامل خود را برای جمعآوری اخبار مورد نظر از ایران شکل دهد؛ شبکهای که با انتخابات ریاستجمهوری در سال 1388 و تحولات پس از آن از طریق تهیه گزارشهای جهتدار از سخنرانیهای آقایان؛ «میرحسین موسوی» و «احمدینژاد»، جمعآوری اخبار لحظهبهلحظه از اغتشاشات از سوی منابع میدانی در تهران و ارسال آن به پایگاههای خبری ضدانقلاب، ارائه اخبار و تحلیل از وضعیت کشور به اتاق فکر وزارت خارجه، کنگره و سنای آمریکا و برخی نهادهای مرتبط با لابی «آیپک» و انتشار اخبار کذب از اوضاع شهر تهران در نشریات مورد همکاری، نقش و قدرت خود را به نمایش گذاشت.
خروج او از ایران با درخواست وزارت ارشاد وقت در سال 1388 و سفر به دبی و البته، آشنایی با «لارا سترکیان» (فردی که براساس شواهد موجود، در پوشش خبرنگار شبکه ABC آمریکا برای سرویس اطلاعاتی این کشور فعالیت میکند)، شرایط آشنایی رضائیان با یکی از مسئولان میز ایران در کنسولگری آمریکا در دبی به نام «مک کاچن» را فراهم کرد. این آشنایی، آغازی بر شکلگیری همکاری مشکوک رضائیان با وزارت خارجه و سرویس جاسوسی آمریکا دانسته شده است؛ آغازی که تا زمان دستگیری متهم به شکلی پیوسته ادامه داشته و حضور افراد مختلف آمریکایی و ایرانی در این جورچین، اهمیت آن را دوچندان میکند.
بازگشت جیسون
وی در سال 1391 بار دیگر به ایران بازگشت، اما اینبار با پوشش خبرنگار روزنامه «واشنگتنپست» که نامی آشنا و معتبر در عرصه رسانهای جهان بهشمار میرود. اسناد موجود نشان میدهد که وی پیش از عزیمت به تهران با «جان لیمبرت» (از دیپلماتهای آمریکایی به گروگان گرفتهشده در لانه جاسوسی) دیدار و گفتوگو میکند. جیسون با خانمی به نام «یگانه صالحی» آشنا میشود که همین آشنایی به ازدواج این دو نفر در سال 1392 منجر شد. پس از آشنایی، یگانه صالحی ابتدا به استخدام خبرگزاری «بلومبرگ» و سپس «نشنال امارات» درمیآید.
بررسی تماسهای جیسون رضائیان نشان میدهد، در حالی که بنا بر شرایط کاری، وی باید بیشترین حجم تماس را با «داگلاس جل» (مافوق خود در واشنگتنپست) داشته باشد، عمدتاً اخبار جمعآوری شده را مستقیم یا با واسطه در اختیار میز ایران در کنسولگری آمریکا در دبی و همچنین، شخص «آلن ایر» قرار میدهد.
براساس کیفرخواست صادره، دسترسی و جمعآوری اطلاعات طبقهبندی شده، همکاری با دول متخاصم و نوشتن نامه به اوباما و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران برخی از اتهامات جیسون رضائیان است.
تاکنون بیشترین تلاش برای آزادی جیسون رضائیان از سوی آمریکا صورت گرفته است، بهگونهای که رئیسجمهور آمریکا در یک میهمانی با حضور فعالان رسانه و خبرنگاران شبکههای تلویزیونی این کشور به موضوع خبرنگار بازداشتی واشنگتنپست در تهران اشاره کرد. باراک اوباما ادعا کرد که علت بازداشت او «نوشتن درباره امیدها و ترسهای مردم ایران» بوده است و در ادامه گفت: «تا زمانی که او صحیح و سالم به خانوادهاش بازنگردد، آرام نخواهم شد». پایگاه «پالتیکو» گزارش داد که دولت «باراک اوباما» به صورت محرمانه با واتیکان در ارتباط است تا از پاپ «فرانسیس» برای آزادی جیسون رضائیان در ایران کمک بگیرد.
اما این ابتدای ماجرا است، مهرماه سال جاری نوذر شفیعی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس در اظهاراتی درباره جلسه ای که سازمان اطلاعات سپاه داشت اعلام می کند: جیسون در اعترافات خود پس از 19 روز اعلام میکند من سرهنگ جنگ نرم و اولین کسی هستم که به آمریکاییها اطلاع دادم فتنه 88 راه به جایی نمیبرد؛ چرا که به گفته جیسون جمهوری اسلامی توانست در این فتنه صفها را از هم جدا کند و این هنر انقلاب است.
این نماینده به دیگر اعترافات رضاییان اشاره میکند و یادآور میشود: جیسون در اعترافات خود از برنامهها و راهبرد جدید خود میگوید که ما باید به گونهای برنامهریزی میکردیم که در فتنههای آینده خانواده شهدا با عکس شهیدان خود به میدان بیایند و مقابل جمهوری اسلامی بایستند.
*ارتباطگیری کانالهای رژیم صهیونیستی با جیسون رضایبان
کریمی قدوسی «گریسیک» را دیگر افرادی که در عرصه جاسوسی و بینالمللی در آمریکا بسیار مشهور است معرفی میکند که جیسون با او ارتباط بسیار ویژهای داشته و تلاش میکرد با ارتباط گرفتن با گریسیک اطلاعاتی از شرایط ویژه نظام رهبری تهیه کند و برای آنها بفرستد که مثلا جایگزین رهبر چه کسی است و یا وضعیت سلامتی رهبر معظم انقلاب.
به گفته این نماینده رضاییان همچنین با فردی در داخل سرزمینهای جاسوسی مرتبط بوده به نام «ج.ف»، که آن هم سرپل رژیم صهیونیستی در داخل بوده و روی این موضوع کار میکردند که حساسیت جوانان ایرانی را نسبت به حمله اسرائیل به ایران بسنجند به عنوان مثال اگر اسرائیل به ایران حمله کند جوانان ایرانی چه عکسالعملی نشان میدهند.
از دیگر مباحث تشریح شده کریمی قدوسی بر میآید که آنها شبکه ارتباطی قویای در بدنه اجرایی نظام جمهوری اسلامی و افراد مرتبطی در مرکز استراتژیک ریاست جمهوری، دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، به ویژه در نهاد ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه و حتی مجلس شورای اسلامی و سازمان میراث فرهنگی داشتند که با بخشی از این شبکه برخورد شده است.
«فردی از افراد وزارت امور خارجه که ابتدای نامش «ش» است ارتباط نزدیکی با جیسون رضاییان داشته و تمام اخبار تیم مذاکرهکننده را در اختیار وی قرار میداد؛ جیسون به طور کلی در تیم رسانهآی آقای ظریف فعال بوده و یک فردی به نام آقای «س» در نهاد ریاست جمهوری نیز ارتباط ویژهای با آنها داشته است که اطلاعات وسیعی در اینباره به این جاسوس منتقل میکرد.
تیم جیسون در سفرهای آقای روحانی کاملا فعال بوده و در هواپیمای او نیز حضور داشت؛ او به خصوص در سفر به خوزستان روحانی فعال میشود. یکی از وظایف تیم جاسوسی جیسون جمعآوری میزان استقبال از رئیسجمهوری در این استانها بود.» این سخنان را کریمی قدوسی در ادامه بیان میکند.
این عضو کمیسیون امنیت ملی اعلام میکند که آنها در خصوصی ترین جلسات رئیسجمهور نیز شرکت و اخبار این جلسه را به شبکههای جاسوسی منتقل میکردند. جیسون در یک گزارشی به آمریکاییها میگوید که من به قدری به رئیسجمهور نزدیک شدم که حتی طعم و مارک آدامسی که میجود را شناسایی کردم و میدانم ایشان به چه آدامسی علاقه دارد.
*کارکرد دماسنجگونه جاسوسان اطلاعاتی
دیگر اعترافات رضاییان به گفته کریمی قدوسی این است که جیسون میگوید من دماسنج تغییر رفتار نظام اجتماعی در ایران بودم؛ ماموریت من نفوذ در لایههای زیرین اجتماعی بود. یعنی گزارشهای من مورد وثوق آمریکاییها بود که بدانیم ذائقه مردم در مسائل سیاسی و فرهنگی در ایران چقدر تغییر کرده است. مثلا تصاویر شهدایی که در دیوارهای تهران نقش میبسته را پاک کرده و به جای آن تصویری از طبیعت میگذاشتند و این تغییر رفتار را مستندسازی و به خارج از کشور میفرستادند. او همچنین ارتباطی با حوزههای موسیقی زیرزمینی برقرار کرده بود.
*بررسی اثرات تحریم از مجرای روستاها!
نماینده مردم مشهد ادامه میدهد یکی از کارهای اصلی که آنها ماموریت داشتند بررسی اثرات تحریم در زیربناهای اقتصادی کشور بود. جیسون در اعترافات خود میگوید ما بهگونهای عمل میکردیم که چه کنیم تا مردم به خیابانها ریخته و در مقابل نظام جمهوری اسلامی بایستند.
*ردپای جاسوس در مذاکرات هستهای
نزدیک شدن به تیم هستهآی و جمعآوری اخبار تیم مذاکرات هم در تیم سابق و هم در تیم فعلی از دیگر مواردی بود که کریمی به آن اشاره میکند و ادامه میدهد که این مباحث یکی از کارهای ویژهای بود که این جاسوس انجام میداد. در استانبول نیز سرپلی داشته که اخبار را از آقای «ش» در وزارت امور خارجه ایران گرفته و به وسیله شبکه خبرنگاران آموزشدیده خودشان اخبار را ارسال میکرد.
*دریافت سه هزار دلار برای تهیه هر ثانیه مستند از مذاکرات
او در این رابطه ادامه میدهد که در شرایط مربوط به مذاکرات، آنها شرایط اقتصادی کشور را رصد کرده و فیلم و مستند تهیه میکردند، به گونهای که برای هر ثانیه تولید فیلم مستند سه هزار دلار به حساب مستندسازها واریز میکردند.
سیامک نمازی کیست؟
دیگر زندانی آزاد شده، سیامک نمازی است؛ به گزارش فردا، وی رئیس برنامه ریزی استراتژیک در هلال احمر نفت ایران بود. قبل از پیوستن به این سازمان او مدیرکل گروه مشاوره انرژی منطقه ای در دبی را برعهده داشت. وی در کنار این سمتها موقعیت سابق خود شامل کمک به شرکتهای چند ملیتی در رابطه با مطالعات امکان سنجی و مشاوره استراتژیک در ایران را در قالب شرکت «آتیه بهار» پیگیری میکرد.
سیامک همچنین مدتی بهعنوان کارشناس در بنیاد ملی برای دموکراسی خدمت کرده است. وی بهطور منظم بهعنوان یک مفسر در رسانههای بینالمللی از جمله سی ان ان، بی بی سی، فایننشال تایمز، مجله فورچون، مجله فوربز، رویترز، نیویورک تایمز، زمان، واشنگتن پست و کسب و کار هفته ظاهر شد.
دایره فعالیت گسترده سیامک نمازی دریچهای نیز به شرکت در دلالیهای بزرگ نفتی دارد. سیامک علاوه بر فعالیتهای فوق بهعنوان مدیریت برنامهریزی استراتژیک شرکت «کرسنت پترولیوم» دبی منصوب شد. شرکتی که بعدها نام آن با یکی از بزرگترین پروندههای فساد اقتصادی در کشور گره خورد.
همچنین شرکت «آتیه بهار» متعلق به خاندان نمازی نقش کار چاقکن بین المللی را برای شرکتهای بزرگ نفتی بازی میکرد. در بررسی مدیران سابق و فعلی «آتیه بهار» به اسامی قابل توجه زیادی برمیخوریم که از جمله آنها میتوان به «علیرضا اسیوار» قائم مقام کمپانی شل در ایران و «علی قزلباش» از مدیران برجسته شرکت نفت و گاز «هیدرو استات اویل» نروژ اشاره کرد که پیش از این در سالهای 2003 تا 2006 مدیر آتیه بهار بودهاند
همچنین «بیژن خواجه پور» و همسرش یا همان «پری نمازی» عضو دیگر خاندان نمازیها از موسسان و مدیران گروه «آتیه گروپ» محسوب میشوند که هم اکنون مجموعه شرکتهای آنها میزبان اکثر بانکها و اپراتورهای مخابراتی فعال کشور و بسیاری از ادارات و شرکتهای دولتی ایران هستند.
«بیژن خواجهپور» عضو اتاق بازرگانی ایران و انگلیس در تیر ماه 88 در هنگام بازگشت از لندن در فرودگاه دستگیر میشود و در دادگاه وقایع 88 نیز محاکمه شده و پس از چهار ماه با نفوذ مجموعه ای از مقامات داخلی و خارجی آزاد شده و به همراه خانواده نمازی ساکن ژنو میشود.
ماجرا جایی حساستر میشود که از روابط صمیمانه خانواده نمازی با چنین دسترسیهای گستردهای در داخل کشور با موسسات آمریکایی فعال در زمینه براندازی نرم آگاه شویم.
نمازی در همین مدت پروژههای مختلفی را درخصوص فضای سیاسی و اجتماعی ایران برای موسسه ویلسون انجام داده است و در سال 2013 به صورت تخصصی نقش تحریمها را بر روی اقتصاد ایران دنبال میکند که در یک نمونه آن میتوان به بررسی کمبودهای پزشکی ناشی از تحریمها برای موسسه ویلسون اشاره کرد
در سال 2006 و پس از ارجای پرونده اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل، یک سازمان آمریکائی بهنام «شبکه 20/20» تصمیم گرفت تا برای کمک به سیاستمداران و افکار عمومی آمریکا وارد عمل شود. برای انجام درست این پروژه قرار شد تا اعضای هیئت اعزامی قبل از سفر، ملاقات و دیدارهائی با صاحب نظران مسائل ایران داشته باشند. افرادی چون «گری سیک»، «ریچارد مورفی» و سیامک نمازی از جمله سخنرانان این نشستها هستند. سیامک همواره نقش پل ارتباطی برخی عناصر بدنام در داخل کشور را با دولت آمریکا بازی کرده و رانت وی و خانوادهاش زمینهساز نفوذ نرم آمریکا در ایران بوده است.
افرادی مانند اعضای خانواده نمازی دقیقا همان نقشی را ایفا میکنند که جاسوسان سیا در خاک دیگران کشورها دنبال میکنند. تنها تفاوت این افراد با اعضای شبکههای جاسوسی در شیوه خلاقانه ورود آنها به محافل سیاسی و امنیتی و نفوذ در قالب سازمانهای بینالمللی به زیرساختهای اقتصادی و صنعتی کشورهاست.
خانواده نمازی در طول فعالیت دو دهه گذشته خود در مسیر تهران – واشنگتن زمینه نفوذ برخی شرکتهای مغرض غربی به زیرساختهای صنعتی کشور را فراهم کردهاند و شیوه عمل آنها آنچنان مبتکرانه است که حتی نهادهای امنیتی کشور نیز از این ترددها ممانعت نمیکنند.
اینها همان ذینفعان اصلی تحریمها در طول ده سال گذشته هستند که توانستند با نزدیک شدن به برخی چهرههای سیاسی و سوء استفاده از بیتدبیری آنها شبکه عظیمی از لابیها از ایران تا آمریکا را برای تاراج منافع ملی سازماندهی نمایند.
نمازی علاوه بر فعالیتهای فوق بهعنوان یکی از پرنفوذترین اعضای شبکه YGL در کشور محسوب میشود. تشکیلاتی که در طول چند هفته گذشته با بهانههایی چون نشستهای علمی و کارآفرینی تلاش میکند تا زمینه نفوذ بیشتر اعضای خود را در راستای فعالیتهای براندازی نرم در کشور گسترش دهد.
سیامک نمازی با استفاده از شبکه گستردهای از عناصر ضدانقلاب، لابیهای پرنفوذ طرفدار براندازی نرم در ایران چون نایاک و برخی چهرههای معلومالحال داخلی زمینه وابستگی بیشتر کشور به آمریکا و در نتیجه استحاله چیدمان قدرت به نفع آمریکا در کشور را دنبال میکند.
نباید فراموش کرد که سیامک فرزند محمد باقر نمازی است. فردی که در زمان حکومت شاه یکی از مهمترین مقامات دولتی و منجمله استاندار خوزستان بود و اکنون فرزندش واسطه لابیگری میان ایران و آمریکاست.
امیر میرزایی حکمتی کیست؟
دیگر زندانی آزاد شده، امیر میرزایی حکمتی است، وی در سال 90 به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا و عضویت در CIA بازداشت و به اعدام محکوم شد.حکمتی فرزند علی متولد 1983 میلادی اهل ایران، مقیم آمریکا ایالت میشیگان است، که در دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، کیفرخواست متهم توسط آقای قطبی نماینده دادستان قرائت شد؛ این کیفرخواست بر اساس گزارشات مدیرکل حقوقی و قضایی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و اقاریر خود متهم تنظیم شده بود. در این کیفرخواست بر همکاری حکمتی با دولت متخاصم آمریکا و سرویس جاسوسی CIA علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تأکید شده بود.
در این دادگاه پس از قرائت کیفرخواست، متهم خود را معرفی و سپس در برابر سؤالات قاضی صلواتی از خود دفاع کرد و ضمن اقرار به انگیزه خود برای نفوذ در سیستمهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران برای کمک به سازمان جاسوسی سیا، اظهار داشت: من در این مأموریت فریب سازمان جاسوسی آمریکا را خوردم و هرچند با مأموریت نفوذ در سیستمهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران و تبدیل شدن به منبع خبری برای CIA وارد ایران شده بودم اما شخصا قصد ضربه زدن به ایران را نداشتم. چرا که قصدم این بود که در ایران زندگی کنم و به آمریکا برنگردم.
سعید عابدینی کیست؟
وی چهارمین زندانی است که امروز آزاد شد؛ وی در سال ٢٠٠٠ به مسیحیت گروید ودر سال ٢٠٠٢ با همسرش نغمه، که تبعه امریکا است، آشنا و مقیم کشور آمریکا شد. یکی از اتهامات وی ماموریت گرفتن از کاخ سفید برای ایجاد شبکه های کلان اقتصادی و اجتماعی و جذب جوانان کشور از سوی سازمان تبشیردر ایران است که وی در بهمن ماه 91 به جرم اتهام تشکیل کلیسایهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد.
اما این پایان ماجرا نیست؛ سایت فارسی صدای آمریکا اخیرا در در گزارشی از کناره گیری نغمه عابدینی همسر سعید عابدینی، کشیش ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران، از کارزار تبلیغاتی برای آزادی همسرش خبر داد. نغمه عابدینی با تغییر جهتی غیرمنتظره اعلام کرد به دلیل آزار و بدرفتاری های همسرش، از کارزار تبلیغاتی برای آزادی او کنار می رود.
سعید عابدینی به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به ۸ سال حبس محکوم شده و از سال ۱۳۹۱ تاکنون در زندان به سر می برد.
همسر این کشیش ایرانی در گزارشی که روز جمعه ۲۲ آبان ماه در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، مدعی شده همسرش انواع بدرفتاری ها از قبیل آزار جنسی به سبب اعتیاد به تصاویر مستهجن و آزارهای فیزیکی و روانی را علیه او انجام داده است.
همسر عابدینی می گوید این آزارها از ابتدای زندگی مشترکشان آغاز شده بود و هنوز ادامه داشت.
روزنامه واشنگتن پست نوشته است نغمه عابدینی، پس از بازداشت همسرش در سال ۲۰۱۲ میلادی به یک چهره مبارز در امر آزادی مذهب تبدیل شده بود. اما او به تازگی دو سخنرانی خود در همین زمینه را لغو کرده است.
گفتنی است سایت صدای آمریکا دقایقی پس از انتشار این گزارش اقدام به حذف آن کرد و مطلب جدیدتری را جایگزین کرد. صدای آمریکا به نقل از همسر عابدینی افزود که وی در حالت روانی طبیعی این مطالب را بیان نکرده است!
جالب اینجا است که «آنتونی بلینکن»، قائممقام وزیر خارجه آمریکا خردادماه سال جاری در نشست سال 2015 «کمیته یهودیان آمریکا» (AJC) که مسئله هسته ای ایران مورد بررسی قرار گرفت، با اسم آوردن از زندانیان آزاد شده، می گوید: اگر به توافق جامع برسیم، تعهدات ما برای حمایت از کسانی در ایران که خواستار احترام بیشتر به ارزشهای جهانی و حاکمیت قانون هستند پایان نیافته و یا در آن تغییری حاصل نخواهد شد. و ما همچنان اصرار داریم که ایران سعید عابدینی، امیر حکمتی و جیسون رضائیان را آزاد کند.